این روز آغاز بنیادِ ایران است و همانی است که همهی پادشاهان و شاهنشاهان و سرداران بزرگ تاریخِ ما، در گذر تاریخ، همواره برای زندهسازیاش کوشیدند و آرمانِ این یگانگی را در سر داشتند.
۱. مناسبت روز هفتم آبانماه چیست؟ هفده روز پس از گشوده شدنِ شهر بزرگ بابِل بهدستِ سپاهیان کورش بزرگ و سقوط پادشاهی نبونئید، خود او ــ پس از آنکه با زندهسازی شبکهی آبیاری منطقه کاری عمرانی را سرپرستی میکند ــ وارد این شهر میشود؛ این ورود با تشریفاتی بزرگ و استقبالی مردمی، احتمالاً با مدیریت فرماندهاش اوگبارو که اکنون ادارهی شهر را بر دوش دارد، همراه است و بهویژه صدور استوانهی معروف به حقوق بشر، چراکه در این استوانه برای نخستین بار مردم و نه اشراف شهرِ تسخیرشده ــ به روال استوانههای پیشین میانرودانی ــ خطاب قرار میگیرند و بر آرامش سپاهیان و آسیب نرساندن به مردم و آزاد بودن دینها و باورهایشان تأکید میشود.
۲. آیا این روز مستند است؟ بلی، مستند است و در سنت ثبت وقایعِ بابلی (سالنامهها) تاریخ آن آمده که بر پایهی پژوهش کارشناسان این حوزه با هفتم یا احتمالاً هشتم آبانماه تقویمِ کنونی ما برابر است.
۳. اهمیت این روز در چیست؟ جدا از آنکه در سطح جهانی شیوهای از مدیریتِ کشورها به دستِ کورش بزرگ رسمیت مییابد که در آن شهرهای تابعهی یک پادشاه، مستعمرهی وی نمیشوند (ویران نشده و مردمان به بردگی گرفته نمیشوند) و دارای حقوقی برابر میگردند و آزادی پرستش خدایان و زبانها رعایت میشود و بهویژه امنیت و صلحی در منطقه برقرار میشود که با فراز آمدن شاهی جنگجو در جایی از این منطقه باز به ورطهی ستیز و نبرد نمیافتد و به این ترتیب نوعی سیاستِ خاص در تاریخ جهان شکل میگیرد که ما آن را با برچسبِ «سیاست ایرانشهری» میشناسیم. در سطح ملی نیز برای نخستین بار پادشاهیهای رقیبِ منطقهای در کنار همدیگر شاهنشاهیای را میسازند که در واقع بنیادِ جغرافیاییِ ایران است، که ما به خاطر جداییبخشهایی از آن در گذرِ هزاران سال و برای آن که با ایرانِ سیاسیِ کنونی اشتباه نشود آن را به نام «ایرانزمین» مینامیم. پس، در واقع این روز آغاز بنیادِ ایران است و همانی است که همهی پادشاهان و شاهنشاهان و سرداران بزرگ تاریخِ ما، در گذر تاریخ، همواره برای زندهسازیاش کوشیدند و آرمانِ این یگانگی را در سر داشتند.
۴. بیش از یک دهه است که این روز ــ هفتم آبانماه ــ برای گروهی از ایرانیان تبدیل به روزی برای بزرگداشت کورش بزرگ و ایرانِ جاودان شده است، که نمودِ آن گردهم آمدن در پاسارگاد ــ آرامگاه آن شخصیت تاریخی ــ است. شاید یادداشتهای کوتاه دکتر انوشیروان کیهانیزاده با موضوعِ روزشمار تاریخ، که روزگاری در روزنامههای «همشهری» و سپس «ایران» منتشر میشد، آغازگر این توجه بوده باشد، اما قطعاً ماجرای ساختِ سد سیوند و جنبش ملی اعتراض به آبگیری آن بود که این مناسبت را همگانی کرد. حال، اهمیتی ندارد که این روز جهانی باشد یا نه، یا کسان و سازمانهایی بکوشند که کورش بزرگ یا مستند بودنِ آرامگاهش را نقد بکنند یا خیر ــ که اگر صادقانه بخواهند چنین کنند میباید این بحثها را در محافل علمی و دانشگاهی طرح کنند نه در رسانههای عمومی و نه بهویژه به یاری رسانههای ملی یا سازمانهایی با بودجههای خاص، که بیاحترامی به اکثریتِ مردمی است که این شخصیت را میستایند؛ تنها شخصیتی که در کتابهای همهی ادیان ابراهیمی، بر پایهی پژوهشهای بسیار، بزرگ داشته شده است ــ و بارها نیز نهادهایی مردمی و حتی دانشگاهی خواهان ثبتِ ملی این روز یا دست کم احترام گذاشتنِ نهادهای دولتی و حکومتی به این انتخاب شدهاند که نهتنها تعارضی با امنیت ملی ندارد بلکه سببِ تقویت انسجام ملی میشود؛ خواستی که همچنان، با وجود تبلیغات بر روی شکل دادن کارگروهی برای آن در استانداری فارس، همچنان بیپاسخ مانده است و هرساله تعارضهایی را شکل میدهد که به سود هیچکس نیست.
*دبیر دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران
۲۵۹