گفت وگو با حجت الاسلام مرتضی ادیب یزدی به مناسبت سالروز قیام مختار در کوفه
زهرا هادی زاده : قیام مختار ثقفی یکی از مهمترین و تاریخیترین قیامها در تاریخ اسلام است که پس از واقعه کربلا اتفاق افتاد. این قیام در سال ۶۶ هجری قمری در کوفه آغاز شد و هدف اصلی آن خونخواهی امام حسین (ع) و یاران شهیدش در واقعه کربلا بود. مختار ثقفی با سر دادن شعار «یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْن» (یعنی ای خونخواهان حسین) علیه حکومت بنیامیه قیام کرد.
در گفت وگو با حجت الاسلام مرتضی ادیب یزدی، مبلغ دین و کارشناس معارف اسلامی، به تبیین ابعاد قیام مختار ثقفی از جمله میزان حمایت امام سجاد (ع) و محمد حنفیه از این قیام تاریخی پرداخته ایم.
حجت الاسلام ادیب یزدی، فارغالتحصیل رشته ادبیات از دانشگاه تهران است و علوم حوزوی و دروس خارج از فقه و اصول را در محضر استادان بسیاری در تهران گذرانده است. او در حال حاضر ریاست مجتمع فرهنگی بلال را بر عهده دارد.
گفت وگوی پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ را با حجت الاسلام مرتضی ادیب یزدی می خوانید:
میدانیم که یکی از مهمترین رویدادها در تاریخ، موضوع قیام مختار ثقفی است. چه زمینهها و دلایلی باعث شکلگیری این قیام تاریخی شد؟
بعد از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش در سال ۶۱ هجری، بسیاری از مردم کوفه از کوتاهی خود در حمایت از امام پشیمان شدند. با گذشت زمان، حس انتقامجویی و درخواست خونخواهی در کوفه و دیگر مناطق عراق بالا گرفت. مختار ثقفی از این فضا استفاده کرد و توانست با شعار خونخواهی امام حسین (ع) مردم را به دور خود جمع کند.
درواقع مختار بن ابی عبید ثقفی، از قبیله بنیثقیف بود و در کوفه به دنیا آمد. او فردی هوشمند، سیاستمدار و جنگاور بود که در زمان قیام علیه بنیامیه در حدود ۶۷ سال سن داشت.
مختار پیش از قیامش، از همراهان و همدستان عبدالله بن زبیر در مکه بود و حتی بهدلیل برخی رقابتهای سیاسی مدتی در زندان بود. با این حال، پس از آزادی، توانست خود را به عنوان رهبر خونخواهی اهل بیت مطرح کند.
هدف اصلی مختار از قیام، انتقام از کسانی بود که در شهادت امام حسین (ع) و یارانش در کربلا نقش داشتند. او تصمیم گرفت قاتلان و همدستان آنان را مورد تعقیب قرار دهد و به سزای اعمالشان برساند. به همین دلیل، شعار اصلی قیام او «یا لثارات الحسین» بود.
اشاره کردید که مختار ثقفی به منظور خونخواهی امام حسین (ع) قیام کرد. آیا در این مورد با اهل بیت امام هم ارتباطی داشت؟
مختار قیام خود را در سال ۶۶ هجری قمری از کوفه آغاز کرد. او با کمک مردم کوفه و قبایل مختلف، موفق شد حکومت شهر را به دست گیرد. پس از تصرف کوفه، مختار شروع به اجرای عدالت علیه قاتلان و جنایتکاران واقعه عاشورا کرد. افراد مهمی مانند عمر بن سعد، شمر بن ذی الجوشن و حرمله بن کاهل اسدی که در واقعه کربلا نقش داشتند، توسط سپاهیان مختار دستگیر شده و اعدام شدند.
همان طور که در سؤال اشاره کردید، یکی از مهمترین مباحث درباره مختار، رابطه او با اهل بیت (علیهمالسلام) است. برخی منابع نشان میدهند که امام زینالعابدین (ع) از مختار حمایت نکردند و حتی برخی منابع تاریخی میگویند که امام سجاد (ع) قیام مختار را تأیید نکردهاند.
با این حال، مختار با ادعای انتقامگیری برای خون امام حسین (ع) مردم را به سوی خود جلب کرد و بسیاری از کسانی که به اهل بیت وفادار بودند به او پیوستند.
آیا در این فعالیتها به موفقیتی هم رسید؟
بله، مختار موفق شد تا حدودی قاتلان امام حسین (ع) را به سزای اعمالشان برساند. او همچنین سپاهی را به فرماندهی ابراهیم بن مالک اشتر به جنگ با عبیدالله بن زیاد (عامل اصلی شهادت امام حسین علیهالسلام) فرستاد. در نبرد «عینالورده»، سپاه مختار توانست عبیدالله بن زیاد را شکست داده و او را به قتل برساند.
اما در نهایت با وجود اینکه در ابتدا موفقیتهایی به دست آورد، اما در نهایت به دلیل برخی مشکلات داخلی و نیز درگیری با عبدالله بن زبیر، قیام او تضعیف شد. مختار در سال ۶۷ هجری توسط نیروهای مصعب بن زبیر (برادر عبدالله بن زبیر) در کوفه محاصره شد و در نهایت در جنگ کشته شد.
به ارتباط مختار با امام سجاد (ع) اشاره کردید. به طور مشخص، آیا مختار ثقفی واقعاً از امام سجاد برای قیام و خونخواهی امام حسین اجازه گرفته بود؟ درواقع میخواهیم دیدگاه امام سجاد (ع) درباره قیامها را بدانیم.
روایتهای مختلفی درباره رابطه مختار با امام سجاد (ع) وجود دارد. برخی از منابع تاریخی ادعا میکنند که مختار قیام خود را بدون اجازه و تأیید امام سجاد (ع) آغاز کرد و امام هیچگونه حمایتی از او نکردند. مثلاً ابناثیر و طبری در کتب تاریخی خود آوردهاند که امام سجاد (ع) قیام مختار را تأیید نکردند و حتی برخی منابع اشاره میکنند که امام از مختار فاصله گرفتند.
در بعضی دیگر از منابع شیعی هم نوشته شده که مختار به صورت رسمی از امام زینالعابدین (ع) اجازهای برای قیام نداشت و ایشان مستقیماً وارد این ماجرا نشدند.
امام سجاد (ع) به دلیل شرایط خاص و محدودیتهای شدید سیاسی و اجتماعی که در دوران پس از واقعه عاشورا به وجود آمده بود، بهطور کلی رویکردی غیرمسلحانه و صلحجویانه نسبت به قیامها داشتند. آن حضرت بیشتر بر جنبههای معنوی، اجتماعی و فرهنگی اسلام و تبیین جایگاه اهل بیت (علیهمالسلام) تمرکز داشتند و با توجه به این سیاست، احتمالاً از قیام مختار به شکل رسمی حمایت نکردهاند.
با این حال برخی دیگر از منابع تاریخی که عمدتاً در منابع شیعی هستند، بر این باورند که امام سجاد (ع) قیام مختار را به نوعی تأیید کردهاند. چون از یک طرف مختار ادعا داشت که قیام او بهمنظور خونخواهی امام حسین (ع) و انتقام از قاتلان کربلا است و این هدف او را نزد شیعیان و پیروان اهل بیت محبوب کرد.
از طرف دیگر، بعضی از منابع به خصوص فرقه کیسانیه که پیروان مختار هستند، مدعی بودند که امام سجاد (ع) در خفا حمایت خود را از قیام مختار ابراز کرده بودند، هرچند که شواهد تاریخی قوی و مستندی برای این ادعا وجود ندارد.
همچنین برخی روایتها نشان میدهد که امام محمد بن حنفیه، فرزند امام علی (ع) و عموی امام سجاد (ع)، از مختار حمایت کرد و حتی مختار خود را نماینده محمد بن حنفیه معرفی میکرد. برخی معتقدند که امام سجاد (ع) به دلیل احترام به عمویشان، به صورت غیر مستقیم قیام مختار را بیپاسخ گذاشتند.
نظر تاریخی نهایی در این باره چیست؟
در میان علمای شیعه و تاریخنگاران اسلامی، دیدگاه غالب این است که امام سجاد (ع) بهطور رسمی و علنی مختار را برای قیام خونخواهی امام حسین (ع) تأیید نکردند.
امام زینالعابدین (ع) در دوران پس از واقعه عاشورا، به دلیل فشارهای سیاسی و اجتماعی شدید از سوی بنیامیه، بیشتر بر جنبههای معنوی و تربیتی تمرکز داشتند و در سیاست مستقیم دخالتی نمیکردند. بنابراین، هرچند که ممکن است مختار با نیت خونخواهی امام حسین (ع) قیام کرده باشد، اما مدرکی قطعی مبنی بر اجازه یا حمایت مستقیم امام سجاد (ع) از او در دست نیست.
در نتیجه بیشتر روایات تاریخی بیانگر آن است که مختار ثقفی بدون تأیید علنی یا اجازه رسمی از امام سجاد (ع) قیام کرد. با این حال، قیام او با شعار خونخواهی امام حسین (ع) توانست تا حد زیادی شیعیان و طرفداران اهل بیت (علیهمالسلام) را به سوی خود جلب کند و به دلیل انتقامگیری از قاتلان کربلا، در تاریخ اسلام به عنوان یک قیام شیعی مهم شناخته شود.
نقش محمد حنفیه در قیام مختار چه بود؟ آیا مختار ثقفی از او برای قیام و خونخواهی امام حسین (ع) اجازه گرفته بود؟
محمد بن حنفیه، فرزند امام علی علیهالسلام از همسرش خوله بنت جعفر که از قبیله بنیحنفیه بود، نقش مهمی در قیام مختار ثقفی ایفا کرد. هرچند این نقش به شکل مستقیم و در رهبری قیام نبود.
مختار ثقفی با استفاده از نام محمد بن حنفیه، حمایت شیعیان و محبان اهل بیت را به دست آورد و قیام خود را به نام او آغاز کرد. او از یک طرف ادعای نمایندگی محمد بن حنفیه را داشت و برای جذب حمایت شیعیان و مشروعیت دادن به قیام خود، ادعا کرد که از سوی محمد بن حنفیه به عنوان نماینده عمل میکند.
او خود را «وکیل» یا «فرستاده» محمد بن حنفیه معرفی کرد و تأکید داشت که محمد بن حنفیه به عنوان یکی از بزرگان خاندان اهل بیت (علیهمالسلام)، به او اجازه داده که به خونخواهی امام حسین (ع) و یاران شهیدش قیام کند. این ادعا برای مختار بسیار مؤثر بود، زیرا شیعیان در آن زمان در پی یک رهبر از اهل بیت بودند که بتواند انتقام خون امام حسین (ع) را بگیرد. از آنجا که امام سجاد (ع) به دلایل شرایط سیاسی و اجتماعی، بهطور علنی در هیچ قیامی مشارکت نمیکردند، مختار از محبوبیت محمد بن حنفیه در میان شیعیان استفاده کرد.
با این توضیحات، محمد بن حنفیه در تقویت جایگاه مختار نقش مهمی داشت!
همین طور است. مختار ثقفی بهطور گسترده از نام و شخصیت محمد بن حنفیه برای پیشبرد اهداف قیام خود استفاده کرد. او ادعا کرد که محمد بن حنفیه امام و رهبر واقعی شیعیان است و مختار به عنوان نماینده او عمل میکند. این ادعا باعث شد که فرقهای به نام کیسانیه به وجود آید که به امامت محمد بن حنفیه اعتقاد داشت. نکته قابل توجه و قابل نقد اینکه پیروان این فرقه بر این باور بودند که محمد بن حنفیه مهدی موعود است و او به زودی ظهور خواهد کرد.
بنابراین، نام و جایگاه محمد بن حنفیه بهطور عمده به مختار کمک کرد تا حمایتهای مردمی و شیعیان را جذب کند. شیعیان و بسیاری از مردم که از ظلم و ستم بنیامیه خسته شده بودند، به دلیل ارتباط مختار با محمد بن حنفیه به قیام او پیوستند.
اما دقت کنید که مسئله اینکه آیا مختار واقعاً از محمد بن حنفیه اجازه رسمی برای قیام گرفته بود یا نه، همچنان مورد بحث است. چون در بعضی از منابع آمده که مختار بدون اجازه رسمی از محمد بن حنفیه دست به قیام زد و تنها برای جلب حمایت شیعیان از نام او استفاده کرد.
در بعضی دیگر از منابع هم آمده که محمد بن حنفیه به طور غیرمستقیم مختار را تأیید کرد، یا حداقل مخالفت جدی با او نکرد. این منابع معتقدند که محمد بن حنفیه به دلایل سیاسی و اجتماعی، نتوانست بهطور علنی مختار را تأیید کند. در مجموع به نظر میرسد که محمد بن حنفیه مخالفت جدی با ادعای مختار نداشت و در نهایت مختار توانست با استفاده از این ارتباط، حمایت شیعیان را به دست آورد.
درباره قیام مختار سریال مفصلی هم تهیه شده است. به نظر شما تفاوتهای سریال مختارنامه با این ماجرای تاریخی چه بود؟
با وجود جذابیت و اهمیت تاریخی داستان مختار، این سریال به دلایل مختلف مثل محدودیتهای داستان و نیاز به جذابیت سینمایی، از برخی واقعیتهای تاریخی فاصله گرفت. یکی از موارد برجستهسازی شخصیتهاست. در سریال مختارنامه، شخصیتهای اصلی مثل مختار و کیسان ابوعمره، یا حتی افرادی مثل ابراهیم بن مالک اشتر و عبدالله بن زبیر به شکلی برجسته و پر رنگ نمایش داده شدند. در حالی که وقتی تاریخ را میخوانیم، نقش بعضی از اینها ممکن است متفاوت یا کماهمیتتر باشد.
مثلاً ابراهیم بن مالک اشتر به عنوان یک فرمانده نقش کلیدی داشت، اما شاید برخی از ابعاد شخصیت او در سریال به دلیل ملاحظات داستانی بیش از حد تقویت شده باشد.
نمونه دیگر هم روابط مختار با اهل بیت است. همان طور که اشاره کردم در بعضی از روایتها اشاره شده که رابطه مختار با امام سجاد (ع) چندان محکم و قابل اعتماد نبوده. بعضی منابع تاریخی هم حتی بیان میکنند که امام سجاد (ع) از قیام مختار حمایت نکردند. اما در سریال، این رابطه به شکل مثبتتری به تصویر کشیده شده است.
یکی دیگر از موارد مدت زمان حکومت مختار بر کوفه است که در سریال با واقعیت تفواتهایی دارد. در عین حال در فیلم برای جذب نظر مردم گاهی جنبههای داستانی بیشتر شده در حالی که به نظر میرسد بهتر بود از جنبههای مبارزه و حماسی استفاده میشد. حتی بعضی صحنههای نبرد و صحبتها بین شخصیتها ممکن است برای جذابتر کردن داستان ساخته یا بزرگنمایی شده باشد.