اگر انبیا و ائمه علیهم السلام از گناه معصومند، چرا به استغفار میپردازند؟ این پرسش به دنیای عمیق و معنوی ارتباط آنها با خداوند اشاره دارد؛ ارتباطی که هر لحظه از زندگیشان، نیاز به انس بیشتر با کمال مطلق دارد.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، آیات قرآن و احادیثی در منابع معتبر شیعه و اهل سنت وجود دارند که به استغفار پیامبران اشاره میکنند. این موضوع ممکن است برای برخی ابهامی ایجاد کند: اگر پیامبران معصوم از گناه هستند، چرا به استغفار میپردازند؟
سایت عقیق نوشت: در این یادداشت تلاش شده که این سؤال را با توجه به آیات و روایات، تبیینها و نظرات مختلف مفسرین و محدثین پاسخ داده شود:
بررسی صحت و سند روایات
بعضی از روایاتی که به استغفار پیامبران و امامان اشاره دارند، از نظر سندی ضعیف هستند. در چنین مواردی باید توجه کنیم که «ضعیف» بودن یک روایت به معنای رد قطعی آن نیست. گاهی سند یک حدیث ممکن است به فردی برسد که دروغگو یا جاعل نباشد، بلکه ناشناخته باشد. در این صورت، آن حدیث ممکن است صحیح باشد و نباید صرفاً به دلیل ناشناخته بودن راوی، آن را کنار گذاشت. حتی اگر یک روایت ضعیف باشد، اگر تعداد روایات مشابه زیاد باشد، عقلای جامعه به آن توجه میکنند و ممکن است چنین روایاتی به عنوان حجت پذیرفته شوند.
آیات قرآن که به استغفار پیامبران اشاره دارند، از آنجا که خود از درجه اعتبار بالایی برخوردارند، نیازی به سند ندارند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. به طور کلی، آیات و احادیثی که به استغفار پیامبران و امامان اشاره دارند، در منابع معتبر شیعه و اهل سنت فراوان هستند و بسیاری از این روایات دارای اسناد صحیح و متصل هستند.
آیات قرآن و احادیث استغفار پیامبران
شیخ کلینی در کتاب کافی، از امام صادق (ع) نقل میکند که پیامبر اکرم (ص) هر روز ۷۰ مرتبه استغفار میکرد. در احادیث اهل سنت نیز آمده است که پیامبر (ص) میفرمود: «گاهی دلم تیره میشود و صد مرتبه استغفار میکنم». در روایات دیگر آمده که امام کاظم (ع) ۵۰۰۰ مرتبه استغفار کرده است. این گونه روایات در منابع معتبر و از شخصیتهای مختلف نقل شده است که نشاندهنده توجه ویژه پیامبران و امامان به استغفار است.
تبیینهای مختلف استغفار انبیا و ائمه (ع)
چند تبیین برای استغفار پیامبران و ائمه وجود دارد که هر کدام میتواند پاسخی به ابهام و دلیل این کار باشد:
الف) آموزش برای پیروان:
یکی از تبیینهای رایج این است که پیامبران و ائمه استغفار نمیکنند تا از گناه توبه کنند، بلکه به قصد آموزش به انسانهاست که بیشتر استغفار کنند. در این صورت، هدف نشان دادن اهمیت استغفار و توبه برای مؤمنین است.
اما این تبیین با اشکالی مواجه است: اگر پیامبر (ص) قصد آموزش داشت، تعداد محدود استغفار در روز کافی بود. اما اینکه در طول حیات مبارکشان هر روز ۷۰ یا ۱۰۰ مرتبه استغفار میکردند، نشان نمیدهد که تنها به قصد آموزش بوده است. به عنوان مثال، برخی روایات میگویند که پیامبر (ص) در هر مجلسی که مینشستند و قصد برخاستن داشتند، چندین بار استغفار میکردند. آیا این تعداد استغفار در هر مجلس فقط به دلیل آموزش به مردم است؟
ب) توبه به معنای تواضع و خضوع:
در تفسیر روح المعانی، آلوسی از اهل سنت مینویسد که توبه پیامبر (ص) به معنای ابراز تواضع و خضوع در برابر خداوند است. در این دیدگاه، پیامبر (ص) نیازی به توبه ندارد، اما از جنبه ظاهری، اظهار خاکساری میکند.
با این حال، در اینجا نیز این سؤال مطرح است که اگر توبه تنها جنبه تشریفاتی دارد، چرا ائمه و پیامبران در طول روز بارها استغفار میکنند؟ آیا واقعاً میتوان گفت که ۵۰۰۰ بار استغفار یا ۷۰ بار استغفار در روز تنها به خاطر تواضع و بدون دلیل دیگر است؟
ج) ترک اولی:
یکی دیگر از تبیینها این است که پیامبران و امامان گناه نمیکنند، بلکه ممکن است «ترک اولی» داشته باشند. به این معنا که آنها ممکن است در انجام برخی امور به بهترین نحو ممکن عمل نکنند. به عنوان مثال، حضرت یوسف (ع) بهتر بود زودتر از اسب پیاده میشد و به پدرش احترام بیشتری میگذاشت. یا اینکه پیامبر اکرم (ص) بهتر بود نماز شب را بیشتر طول میداد. در این صورت، استغفار به معنای توبه از ترک اولی است.
اما در مورد پیامبر (ص)، آیا واقعاً میتوان گفت که ۷۰ مرتبه استغفار در روز به خاطر ترک اولی است؟ آیا در هر مجلس که پیامبر نشسته بودند، ۲۵ بار مرتکب ترک اولی میشد؟! این تبیین در بعضی موارد قابل پذیرش است، اما در برخی موارد نمیتواند توجیهکننده باشد.
د) توبه به معنای خوف از خدا:
در این تبیین، گفته میشود که معصومان نگرانی دارند که مبادا خداوند آنها را رها کند. آنها میدانستند که اگر یک لحظه خداوند آنها را ترک کند، ممکن است گناهی از آنان سر بزند.
این نظر هم نمیتواند قانعکننده باشد، چون باید توجه کنیم که معصومان بیشتر به «استعاذه» میپرداختند تا «استغفار». استعاذه به معنای پناه بردن به خداوند از وقوع گناه در آینده است. برای مثال، میگویند: «خدایا به تو پناه میبرم از اینکه گناهکار شوم». در حالی که استغفار به معنای پوشاندن گناهی است که قبلاً انجام شده است.
ه) غفلت:
تبیین دیگری وجود دارد که میگوید پیامبران و ائمه اطهار علیهم السلام ممکن است دچار غفلت شوند. در این دیدگاه، غفلت به معنای غفلت از لطف و قدرت خداوند است، و در چنین شرایطی باید برخی کارها انجام نمیشد.
این تبیین نیز با مبنای عصمت پیامبران که آنها به لطف و قدرت الهی از گناه و غفلت مصون هستند، در تضاد است. اگر عصمت به لطف و قدرت خداوند نسبت داده شود، این لطف و قدرت مانع از غفلت میشود.
و) توبه از فکر گناه:
تبیین دیگر این است که معصومان از «فکر گناه» توبه میکنند. در تعالیم حضرت عیسی (ع) آمده است: «برخی میگویند گناه نکنید، اما او میگوید فکر گناه نکنید، زیرا گناه سوزاندن خانه است و فکر گناه باعث تیرگی قلب میشود». در این صورت، استغفار پیامبران و امامان از فکر گناه است، نه از عمل آن.
اما آیا واقعاً میتوان گفت که معصومان هرگز به فکر گناه نمیافتند؟ این فرضیهها در مورد شخصیتهای بزرگ دینی قابل قبول نیست.
استغفار؛ مسیر اتصال معصومان به اقیانوس لطف الهی
توبه به معنای «بازگشت» است. زمانی که انسان از خداوند فاصله میگیرد، این فاصله به طور طبیعی رخ میدهد و وظیفه او این است که «به یاد خدا بازگردد». در مورد معصومان، به دلیل ارتباط نزدیک و خاصی که با خداوند دارند، اگر در شرایطی غفلت کنند یا دچار نوعی فراموشی شوند، بلافاصله به یاد خدا میافتند و به سوی او باز میگردند. این بازگشت به خداوند نه تنها نشاندهنده ضعف یا قصور نیست، بلکه برعکس، نشانهای از کمال معنوی و اتصال بیشتر به قدرت بزرگ الهی است.
درواقع توبه برای معصومان نه به معنای توبه از گناه، بلکه به معنای بازگشت به خداوند و تقویت اتصال آنها به اوست. این توبه نشاندهنده قدرت معنوی و درک عمیق معصومان از خداوند است. همانطور که یک منبع کوچک آب وقتی به یک رود بزرگ متصل میشود، دیگر به عنوان یک قطره شناخته نمیشود و به جزئی از یک کل بزرگ تبدیل میشود، معصومان نیز با هر بازگشت به خداوند، به نوعی به کمال بیشتری دست مییابند. به عبارتی، توبه آنها باعث بزرگ شدن و ارتقاء بیشتر آنها شده و ارتباطشان با خداوند تقویت میشود.
برخلاف تصوری که ممکن است داشته باشیم، توبه معصومان نشانهای از قصور و تقصیر آنها نیست. بلکه توبه آنها به دلیل عقل کامل و توجه تام به کاستیهای انسان و مخلوق بودن خود و همچنین توجه به بزرگی خالق است. معصومان با درک این حقیقت که همواره به خداوند وابستهاند و از او الهام میگیرند، همواره در تلاش برای نزدیکی بیشتر به خداوند و افزایش درجات کمال معنوی خود هستند.